اگر نمیدانید که به تقویت هوش هیجانی احتیاج دارید یا نه پس صادقانه به این سوالات پاسخ دهید:
آیا زیاد اتفاق میافتد که حرفی بزنید که دیگران را ناراحت کند؟
از نظر شما مردم زیادی حساسند؟
آیا احساساتی را که مدتهاست پنهان کرده اید به صورت ناگهانی روی کسی خالی میکنید؟
آیا تا به امروز احساسات مانعی برای دستیابی به نتایج مورد انتظارتان بوده اند؟
اگر جواب شما به اکثر این سوالات مثبت است، خبر خوب این است که راههایی برای ارتقا هوش هیجانی شما وجود دارد.
در اینجا چهار تکنیک قدرتمند برای تقویت هوش هیجانی معرفی میکنیم.
اصطلاح هوش هیجانی را برای اولین بار دو دانشمند از دانشگاه هیل به نام های جاندیمایل و پیتر سالگوی به کار بردند که به واسطه آن درک میکنیم هر انسانی شخصیت، نیازها، خواستهها و روشهای متفاوتی برای بروز احساساتش دارد.
از نظر آنها برای اینکه در مسیر این قلمرو احساسی موفقیت آمیز عمل کنیم به خودآگاهی و درک نیاز داریم.
هوش هیجانی به ما کمک میکند توانایی و مهارت هایی به دست بیاوریم که به واسطه آن دیگران را بهتر درک کنیم.
موفقیتی را که میخواهیم نصیب خودمان کنیم و احساساتمان را در دست خودمان بگیریم.
تکنیک های برای تقویت هوش هیجانی :
تکنیک اول : باید مشاهده گر خوبی باشید و بتوانید به دیگران احترام بگذارید.
وقتی مشاهدهگری دقیق به رفتار و گفتار خودتان باشید، قادرید نسبت به خودتان و دیگران با مراعات رفتار کنید.
اگر میخواهید هوش هیجانی تان را افزایش دهید، به واکنشهایی که در قبال دیگران انجام میدهید، دقت کنید.
آیا قبل از در دست داشتن تمام حقایق لازم قضاوتی شتاب زده میکنید؟
آیا بدون معطلی قضاوت میکنید یا برچسب میزنید؟
اگر وقت کافی صرف کنید و همه جوانب را در نظر بگیرید میتوانید زاویه دید و دیدگاهی تازه نسبت به خودتان و دیگران به دست بیاورید.
تکنیک دوم : برای یادگیری لازم است دقیقاً گوش بدهید.
یکی از مؤلفههای رشد هوش هیجانی این است که یاد بگیرید.
به جای عجله کردن یا گرفتن تصمیمی غیر قابل عمل بر اساس آن، به پیام های کلامی و غیر کلامی به روشی کارآمد توجه کنیم.
باید یاد بگیرید به پیامهای غیر کلامی برای مثال حرکات بدن و علامتهای مرتبط با حرکات مرتبط بدن یا احساسات مثل شادی، غم و بیحوصلگی توجه کنیم.
مهمتر از اینها تمرین کنید که با فروتنی به این موارد گوش دهید.
فروتنی میتواند خصوصیت فوق العادهای باشد.
فروتنی این معنی را نمیدهد که به خودتان اعتماد نداشته باشید یا حرفی برای گفتن نداشته باشید، این خصوصیت به شما کمک میکند تا به صحبت دیگران در سکوت و با اعتماد به نفس گوش دهید.
فروتن بودن شما به دیگران فرصت صحبت کردن و دیده شدن میدهد.
در این حالت به جای جلب کردن توجه دیگران، روی آنها تمرکز کنید تا از آنها یاد بگیرید و حتی زمانی که با آن احساساتشان موافق نیستید آن ها را درک کنید.
تکنیک سوم : با افزایش خودآگاهی میتوانید به درک بالاتری برسید.
تقویت هوش هیجانی فرایندی است که در درون شما اتفاق میافتد.
در ابتدا آگاهی که نسبت به خودتان کشف میکنید شروع میشود.
شما پیش از آنکه بتوانید ارتباط پربار موثر و قدرتمندی با سایرین برقرار کنید باید قادر باشید خودتان را درک کنید.
پرورش خودآگاهی را با کار کردن روی درک و احساسات خودتان شروع کنید.
نقاط ضعفتان را پیدا کنید.
آیا میتوانید نقصهایتان را بپذیرید؟
در همین حال روی تقویت آنها کار کنید.
اگر قدرت این را داشته باشید که صادقانه به خودتان نگاه کنید، میتوانید زندگی تان را از این رو به آن رو کنید.
روند خودآگاهی به خصوص در مراحل اولیه میتواند بسیار دشوار و سخت باشد.
اما به شما قدرت میدهد در موقعیتهای دشوار کسب و کار یا خارج از آن آرام بمانید و بتوانید اوضاع را مدیریت کنید.
تکنیک چهارم : پاسخگو بودن را تمرین کنید تا مسئولیت پذیرتر شوید.
پاسخگو بودن از خود انگیخته بودن ناشی میشود.
پاسخگو بودن انگیزه شخصی برای رشد کسب موفقیت و متعهد بودن به پذیرش مسئولیت خویشتن است.
برای تقویت هوش هیجانی تان باید مسئولیت پذیر بودن را در خودتان تقویت کنید چرا که احساسات و اعمال شما نشأت گرفته از خودتان است.
یعنی اگر کار اشتباهی انجام دادید، کسی را آزردید، زورگویی کردید یا به هر نحوی دردسری درست کردید، مسئولیت آن را بپذیرید.
پاسخگو بودن در این موقعیتها میتواند شما را وادار به عذرخواهی یا پذیرفتن مسئولیت عمل خطایتان کند اما در نهایت با اینکار خودتان را در مسیر تبدیل شدن به انسان قویتر قرار میدهید.
مسیر تقویت هوش هیجانی تا آخر عمر یک انسان ادامه پیدا میکند.
شما وقتی با تمرینات مشاهده، دقت، گوش دادن، گسترش خودآگاهی و پاسخگو بودن با هوش هیجانی تان ارتباط برقرار کنید، میبینید که این توانایی تا چه اندازه قدرتمند و حیاتی است.