احساس خیانت میکنیم و میرنجیم اما واقعیت این است که ما هر روز خودمان را فریب میدهیم و خودمان را از زندگی که لیاقتش را داریم محروم میکنیم و جلوی موفقیت مان را میگیریم.
در این مقاله تعدادی از برترین و رایجترین دروغهایی که شما ممکن است هر روز به خودتان بگویید را مطرح میکنیم.
با دیدن آنها میتوانید بفهمید که تا چه حد این دروغها میتواند به زندگی شما لطمه بزند.
پس خوب حواستان را جمع کنید.
مورد اول : من قربانی گذشته ام.
شما قربانی گذشته نیستید اما به خاطر گذشتهتان قربانی زمان حالتان هستید.
البته فعالیتهایی که قبلاً انجام دادهاید روی شما تاثیر میگذارد، اما وسواس نسبت به گذشته و تحلیل بیپایان آنچه که دیگر گذشته است میتواند به اشتباهات بیشتری منجر شود.
اگر به گذشتهتان اجازه دهید، شما را تسخیر میکند.
یادتان باشد که غرق شدن در گذشته، شما را از زمان حالتان دور میکند.
همه ما انسانها چیزهایی در گذشته داریم که ما را آزار میدهد.
نمیتوان گفت که اصلاً به گذشتهتان فکر نکنید، چون این امر شدنی نیست مگر دور از جان فراموشی بگیرید.
اما مسئله این است که فکر کردن زیاد به گذشته آن را تغییرش نمیدهد.
هیچ کدام از ما هم ماشین زمان نداریم که برگردیم به عقب و آن گذشته را تغییرش بدهیم.
پس تنها راه و بهترین راه ادامه دادن و زندگی در حال است.
فقط میشود از گذشته درس گرفت.
دروغ دوم: برای موفق شدن بیش از حد پیرم.
شما هیچ وقت برای انجام هیچ کاری بیش از حد پیر نیستید.
نلسون ماندلا در ۷۶ سالگی رئیس جمهور شد.
لئوناردو داوینچی در سن ۵۱ سالگی تابلوی مونالیزا را نقاشی کرد.
کلنل سندرز اولین فروشگاه زنجیرهای مرغ سوخاری کی اف سی را در سن ۶۱ سالگی تاسیس کرد.
همیشه افرادی وجود دارند که زمانی به موفقیت میرسند که ظاهرا همه چیز بر علیه شان است.
تا زمانی که به خودتان شک داشته باشید و فکر کنید که زمان را از دست دادهاید اعتماد به نفستان از بین میرود و قادر به درک ظرفیتهایتان نیستید.
یادتان باشد که هیچ وقت برای انجام هیچ کاری بیش از حد پیر و یا خیلی جوان نیستید.
اگر کاری در هر سنی که هستید به ذهنتان رسیده پس توان انجامش را دارید.
اگر شک دارید یک جستجو در گوگل بزنید.
افرادی که توانستند ورای عدد سن و سال کارهای فوق العادهای انجام بدهند را ببینید.
دروغ سوم : پول با من قهر است.
از ابتدا خودتان را به شکست محکوم نکنید.
پول نباید اولویت اولتان باشد.
با این حال کاملا بیخیال آن شدن هم اصلاً کار درستی نیست.
شما لیاقت آن را دارید که به هرچه که آرزو دارید برسید.
از قدمهای کوچک شروع کنید و بگذارید رویاهایتان به تدریج بزرگتر و بهتر شوند.
ما نمیگوییم پول خوشبختی می آورد ولی میگوییم که بیپولی بدبختی میآورد و این را هم بدانید که پول با هیچ کسی قهر نیست.
دروغ چهارم : زمانی که فلان چیز را داشته باشم، خوشحال میشوم.
خوشحالی با رسیدن شما به هدفتان به دست نمیآید.
احساس لذت و رضایت، موقت و زودگذر است.
سعی کنید بدون تعیین هدفهای غیر ضروری شاد باشید.
نباید حتماً بروید به مسافرت و وقتی که رسیدید به مقصد شاد و خوشحال باشید.
در مسیر هم میتوان شاد و خوشحال بود.
این را باید همیشه به خودتان یادآوری کنید.
دروغ پنجم : این کار را بعداً انجام میدهم.
این جمله معمولا رایجترین جملهای است که همه ما به خودمان میگوییم.
مشکل این است که ما هیچ وقت نمیدانیم که در واقع چقدر زمان داریم.
ممکن است روزی از خواب بیدار شوید و ببینید که دیگر زمانی که میخواستید برای کارهایی که انجام دهید را ندارید.
هیچکس از آینده خبر ندارد.
اگر برای لحظه ایده آل و مناسب صبر کنید که همه چیز ایمن و مطمئن باشد این لحظه هیچ وقت از راه نمیرسد.
به قولی همیشه زود دیر میشود.
دروغ ششم : من یک بازندهام چون تلاشهایم شکست میخورد.
انتظاراتتان را از اینکه زندگیتان باید چگونه باشد را بیخیال شوید و بر روی آنچه که الان دارید تمرکز کنید.
باید به یاد داشته باشید اینکه چیزی مطابق میلتان پیش نمیرود به معنای این نیست که هیچ چیزی به دست نیاوردهاید.
هرگز دست از تلاش برندارید.
موفقیت شامل مجموعهای از گامهای کوچک روزانه است و فعالیتها و تصمیمهایتان به تدریج شما را به سمت اهدافتان هدایت میکند.
هیچ موفقیتی یک شبه به دست نمیآید.
مثلاً اگر بروید بدنسازی و یک روز ۴ ساعت تمرین کنید، در پایان روز میشوید هادی چوپان؟! خیر.
شما آن روز شکست نخوردهاید، موفق شدهاید. فقط برایتان قابل رویت نیست.
باید به همین تلاشها ادامه دهید تا تاثیرش را ببینید و هر روز بهتر از دیروزتان شوید.
دروغ هفتم : هیچکس من را نمیفهمد.
اغلب افراد در جهان چنین تفکری دارند و شما تنها نیستید.
فقط به این دلیل که دیگران با شما موافق نیستند نباید بگویید که درکتان نمیکنند.
متفاوت بودن خوب است و گاهی گوش دادن به فردی با عقیده متفاوت به شما کمک میکند که تا خودتان را بهتر بفهمید.
این تقریباً یک بهانه است برای اینکه سمت دیگران نروید، چون فرضمان این است که آنها من را نمیفهمند.
شاید فرضتان درست باشد ولی اگر اشتباه باشد چی؟ تا امتحانش نکنید که نمیفهمید.
دروغ هشتم : من مثل آنها نیستم. نمیتوانم آن کار را انجام بدهم.
همه ما متفاوتیم. هر کدام از ما مهارتها، تواناییها و خصوصیات شخصیتی خاصی داریم.
ما معمولاً خودمان را با افرادی که ظاهراً در شغلشان موفق هستند، مقایسه میکنیم.
اما کاملاً این واقعیت را از یاد میبریم که شاید آنها یک روزی از هیچ شروع کرده باشند و با تلاش و سخت کوشی به جایگاه الان شان رسیده باشند.
سعی کنید شیوه تفکرتان را مثبتتر کنید.
اجازه بدهید این جمله ملکه ذهنتان شود: اگر آنها میتوانند پس من هم میتوانم.
دروغ نهم : پیچیدگیهایم مانع تلاشها و تواناییهایم میشود.
در واقع آنچه که شما بیش از همه در مورد خودتان از آن متنفر هستید و سعی میکنید آن را از دیگران مخفی کنید، همان چیزی است که شما را منحصر به فرد کرده است و کمک میکند تا برجسته شوید.
به خودتان از دریچه نگاه کسی که دوستتان دارد نگاه کنید تا بفهمید واقعاً که هستید.
تکرار و تلقین این دروغها به خودمان در هر روز، فقط ما را ضعیف و منزوی و افسرده تر میکند، پس سعی کنید از تلقین این جملات به خودتان خودداری کنید و برای امتحان هم که شده است برعکسشان عمل کنید.