چگونه فردی خاص باشیم؟

همه ما دوست داریم خاص و منحصر به فرد باشیم.

دوست داریم دیگران را تحت تاثیر قرار بدهیم اما واقعیت با علاقه ما کمی متفاوت است.

در عمل بیشتر آدم‌های اطراف ما مانند محصولات یک خط تولید هستند.

آدم‌های شبیه به هم که هر چقدر بیشتر تلاش می‌کنند تا خاص باشند، بیشتر به هم شبیه می‌شوند.

وقتی خاص بودن دغدغه همه گیر باشد برای متفاوت بودن باید به دنبال خاص نبودن رفت.

همه ما در حقیقت منحصر به فردیم.

انسان‌ها ویژگی‌های مشابه زیادی دارند.

همه غذا می‌خورند، حرف می‌زنند، با دیگران معاشرت می‌کنند، احساسات مختلفی دارند و خیلی موارد دیگر…

اما این ویژگی‌های مشترک در بسترهای متفاوتی قرار می‌گیرند و در نتیجه تجربه‌هایی شکل می‌گیرد که مخصوص هر فرد است و آن را یکتا می‌کند.

 

با رعایت موارد زیر خاص بودن را به خودتان و دیگران هدیه دهید:

 

مورد اول : باور داشته باشید که شما به صورت ذاتی خاص و نمونه‌اید.

حتی دوقلوها هم دقیقاً به هم شبیه نیستند، اگر هم شباهتی در کار باشد با گذشتن از صافی تفکر و تجربه نتیجه کاملا ناهمگون تولید می‌شود.

هیچکس به جای شما زندگی نمی‌کند و نخواهد کرد.

پس با اطمینان از اینکه منحصر به فرد هستید سعی کنید افکار خودتان را پیگیری کنید.

شما عقاید و راه حل‌های خودتان در مسائل مختلف را دارید و لزومی ندارد که نسبت به بروز آنها واهمه داشته باشید و یا آنها را نادیده بگیرید.

 

مورد دوم : دنباله رو و پیرو نباشید.

آزمایش روانشناسی معروفی در زمینه گرایش به پیروی از عقاید عمومی وجود دارد که در این آزمایش سه خط در کاغذ رسم شده که یکی از آنها به وضوح از سایرین کوتاه‌تر بود.

از فردی در مورد کوتاه‌ترین پاره خط پرسش شد در حالی که سایر افراد از عمد همه به اشتباه پاره خط دیگری را انتخاب کرده بودند.

فرد با اینکه به وضوح می‌دید کدام خط واقعاً کوتاه‌تر است تنها با تکیه بر باور عمومی پاسخی اشتباه مانند سایرین داد.

این حرکت تاکید بر علاقه انسان ها نسبت به همرنگ شدن با جماعت دارد.

وقتی از باورها و نظرات عمومی پیروی می‌کنیم در حقیقت احساس می‌کنیم از خطر تصمیم گیری متفاوت به دور هستیم.

برای مثال رستورانی را در نظر بگیرید که مشهور است و همه رفتن به آن را توصیه می‌کنند.

بیشتر ما تمایل داریم به جای تجربه کردن یک مکان جدید به همان رستوران برویم.

چون فکر می‌کنیم به احتمال زیاد غذا در آنجا با کیفیت است و در نتیجه خودمان را از تصمیم گیری و تفکر بیشتر و عواقب تصمیمات انفرادی نجات می‌دهیم.

برای خاص بودن نباید بترسیم. باید شجاع باشیم.

شاید دنبال کردن جمع به شما آرامش خاطر دهد ولی در نهایت یکی مانند بقیه می‌شوید.

اگر می‌خواهید متفاوت باشید حتماً باید انتخاب‌های متفاوتی هم داشته باشید.

 

مورد سوم : به دنبال تفاوت‌های عجیب و غریب نباشید.

در این دنیای بزرگ و پهناور به اندازه موهای سرتان فرهنگ‌ها، رفتارها، باورها و عادت‌های مختلف و گاهی عجیب و غریب مانند خوردن حشرات در کشورهای شرق آسیا یا پرستش چیزهای عجیب و غریب در آمریکای لاتین وجود دارد.

پس بدانید در این دنیای بزرگ هیچ چیز عجیب و غریبی وجود ندارد و این ادعا بالاخره در جایی عادی تلقی می‌شود.

سعی کنید خودتان باشید.

یعنی کسی که افکار و عقاید خودش را دارد و کاملا متمایز و منحصر به فرد از هر فرد دیگری است که روی زمین زندگی می‌کند.

 

مورد چهارم : اعتماد به نفس داشته باشید.

خودتان تصمیم بگیرید و پای تصمیم تان هم بایستید.

برای این کار باید روی راه‌های افزایش اعتماد به نفس تان کار کنید.

اگر برای هر کاری تعلل می‌کنید و یا سعی دارید از دیگران الگوبرداری کنید متاسفانه اعتماد به نفس بالایی ندارید.

شجاع باشید و اگر به اندازه کافی قوی نیستید تلاش کنید خودتان را تغییر دهید.

قوی شدن زمان بر است.

می‌توانید با نگاه کردن به زندگی و رفتارهای افرادی که اعتماد به نفس دارند به رازهای موفقیت شان پی ببرید.

هیچ وقت خودتان را دست کم نگیرید.

خیلی از کسانی که حتی فکرش را هم نمی‌کنید گاهی اعتماد به نفس کافی را ندارند، چون بالا بردن اعتماد به نفس یک فرایند است.

یعنی با شروع مجموعه‌ای از اقدامات لازم برای ارتقاء آن رشد و پیشرفت اندک اندک حاصل می‌شود و این مراحل زمان زیادی لازم دارد.

به هیچ وجه وابسته نباشید.

سعی کنید در مورد وقایع و اخبار تحلیل ذهنی خودتان را داشته باشید.

لباس‌هایتان را مطابق سلیقه و علاقه واقعی تان تهیه کنید.

از ذائقه غذایی‌تان خجالت نکشید.

شاید ریختن ماست روی ساندویچ کتلت برای دیگران خنده‌دار باشد، خب باشد چه اهمیتی دارد وقتی شما از این طعم لذت می‌برید.

 

مورد پنجم : ارزش‌های مطلوب شما چه چیزی است؟ شما دقیقاً که هستید؟

ارزش‌های شما در دوست یابی، مسائل فرهنگی و اقتصادی و … چه است؟

فهرستی از ارزش‌های خودتان در زمینه‌های مختلف تهیه کنید.

عناوین به دست آمده فقط لغات پوچ و بی روح نیستند.

این‌ها ارزش‌های مهمی هستند که در نهایت شخصیت شما را تشکیل می‌دهند و شما با پررنگ کردن آنها می‌توانید نمونه خاص و منحصر به فرد از خودتان باشید.

 

مورد ششم : از اینکه دیگران شما را مورد قضاوت و تمسخر قرار دهند، نترسید.

بیشتر ما به خاطر ترسی که از قضاوت دیگران داریم به خود سانسوری روی می‌آوریم.

گاهی اوقات حتی آن طور که فکر می‌کنیم نیست و دیگران هیچ قضاوتی درباره ما ندارند.

در حقیقت هیچکس حتی به رفتار ما  فکر هم نمی‌کند و ما با اهمیت دادن بیش از حد به نظر دیگران خودمان را آزار می‌دهیم.

بعضی مواقع هم دیگران ما را واقعاً قضاوت می‌کنند و یا حتی مسخره‌مان می‌کنند.

در این صورت بهترین کار این است که دلیل کارشان را بپرسیم و بدون تعارف با آنها برخورد کنیم.

نگذاریم احساسات بد در قلبمان تبدیل به عقده و سیاهی شود.

وقتی کاری که انجام می‌دهید و یا حرفی که می‌زنید معقول است از هیچکس و هیچ چیزی نترسید.

خجالت نکشید و خودتان را سانسور نکنید.

اینجا شما مقصر نیستید، بلکه مقصر کسی است که به خودش این اجازه را می‌دهد که امنیت محیط شما را با رفتار ناشایست و تمسخرآمیز به هم بزند.

یک فرد خاص رفتارش هم خاص است.

 

مورد هفتم : برای خودتان هدف تعریف کنید.

وقتی ارزش‌های اصلی و مورد قبول خودتان را شناسایی کردید به سراغ تعریف اهدافتان بروید.

می‌خواهید که باشید؟ می‌خواهید چه کار کنید؟

دوست دارید هر روز که از خواب بیدار می‌شوید چه حسی داشته باشید؟

چگونه می‌توانید به اهدافتان برسید؟

هیچکس در این دنیا شبیه شما نیست.

سعی کنید به نسخه ایده آل از شخصیت منحصر به فردتان تبدیل شوید.

کاری که دوست دارید را انجام دهید.

دنبال شغل رویاهایتان بروید.

می‌خواهید یک جهانگرد شوید؟ خب شروع کنید.

حتماً نباید اولین سفرتان جزایر مالی باشد.

از همین دور و اطرافتان شروع کنید.

هیچ کدام مان نمی‌توانیم ادعا کنیم که تا به حال همه جای شهر و یا کشور را دیده‌ایم.

کسی جلودار شما نیست.

بدانید که در بیشتر مواقع خودتان اولین و بزرگترین مانع برای رسیدن به آرزوهایتان هستید.

گام اول برای دستیابی به آرزوها شناسایی اهداف است.

یادتان باشد شما سایه هیچ کسی نیستید، بلکه فردی مستقل هستید.

 

مورد هشتم : هشتمین کاری که برای خاص بودن باید انجام دهید این است که ضمن حفظ عقاید خودتان نظرات دیگران را نیز بشنوید.

الکی چیزی نگویید. اینجور مواقع می‌گویند: “یه چیزی گفتم که یه چیزی گفته باشم.”

این عبارت خنده‌دار خیلی مضر است.

قبل از هر گفتگویی به آنچه که می‌گویید فکر کنید.

حرفتان را در دهانتان مزه مزه کنید، بعد شروع به صحبت کنید.

به صحبت‌های سایرین به دقت گوش بدهید و به آنها فکر کنید.

باور کنید اگر گاهی سکوت کنید کسی نگران قوه تکلم شما نمی‌شود!

اما وقتی که با فکر و منطق با دیگران وارد بحث می‌شوید تجربه هیجان انگیزی می‌سازید که هم مفرح است و هم آموزنده.

و در نهایت سعی کنید در جمع نظر اصلی خودتان را با جرات مطرح کنید.

 

مورد نهم: بازی در نیاورید.

گاهی اوقات به دلیل میلی که انسان به پذیرش از سمت جمع دارد سعی می‌کند طوری رفتار کند که مورد قبول واقع شود.

در این مسیر خودش را سانسور می‌کند و یا طوری عمل می‌کند که تایید دیگران را جذب کند.

مثلاً فردی را در نظر بگیرید که مرتب می‌گوید من چاق هستم و هدفش جلب توجه سایرین برای رد کردن این موضوع است.

دوست دارد همه بگویند: نه بابا تو چاق نیستی!

این حرکت خیلی غیر عقلانی و نادرست است.

چرا سعی می‌کنید با جذب تایید غیر واقعی بر آنچه که هست سرپوش بگذارید؟

همانی باشید که فکر می‌کنید با تحریف حقیقت به خاص بودن خودتان پشت می‌کنید.

 

مورد دهم: کسانی که از شما متنفر هستند را به حال خودشان بگذارید.

قبول کنید که همه شما را دوست ندارند و گاهی بعضی‌ها به شما حسادت می‌کنند.

این یعنی شما چیزی برای ابراز دارید که موجب حسادت و یا تنفر شده است.

از این نفرت نترسید.

اگر به دنبال تایید و علاقه همه افراد باشید، طبیعی است که نمی‌توانید کاری از پیش ببرید و همیشه از اینکه کسی شما را تایید نکند و یا دوستتان نداشته باشد واهمه دارید.

مخالفت و یا گاهی نفرت سایرین نشان می‌دهد که شما خاص هستید و خودتان را به دیگران ثابت کرده‌اید.

 

در انتها فراموش نکنید که به خودتان احترام بگذارید و بدانید که شما مخلوقی خاص برای پروردگارتان هستید.

توصیه‌های گفته شده فقط برای این مطرح شد که ارزش‌های خودتان را بشناسید و به آنها عمل کنید و بدانید که همه ما خاص، زیبا و مهم هستیم و با کشف نیروهای درونی خودمان، می‌توانیم سنگین‌ترین کوه‌ها را جابجا کنیم.

 

 

 

نمایش آنلاین برنامه های آموزشی ، فرهنگی و سرگرمی

 

 

بازگشت به صفحه رازهای موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *